مادر دور، پدر دور، و تو نزدیک‌تر از همیشه؛ دور.

ساخت وبلاگ

اما رگ سردت که به چشم می‌آمد و آه از غم چشمت که تا بستی و سرخی پلکت که به چشم آمد، قلبم به سوختن آمد و مرگ سومی‌مان بود؛ چه زیبا بود.

لاشه‌سگی شدم میان جاده، با چشمانی تا ابد باز.

معانی و بیان!...
ما را در سایت معانی و بیان! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : araaahif بازدید : 292 تاريخ : شنبه 29 ارديبهشت 1397 ساعت: 12:25