معانی و بیان!

متن مرتبط با «راه های رسیدن به رستگاری» در سایت معانی و بیان! نوشته شده است

یه حالی دیگه، انگار که شست و اشاره‌ت رو بچسبونی به هم تکون‌تکون بدی بگی اون‌جور که باید می‌شد نشد.

  • انگار از یه جا به بعد دیگه نمی‌شه کسی رو اون‌جور که باید دوست داشت، ینی ممکنه بشه ها ولی نه اون‌جور که باید، نه اون‌جور شیفته و از خود بی‌خود و مجنون‌ و فرهاد و دیوانه و کشته‌مرده‌بودن و خالی‌شدن دل و تپیدنِ تند قلب و به دیده الماس اشک سفتن و چشم به راه خشک شدن و انتظارانتظارانتظارِ طولانی و اینا. دلت تنگ می‌شه ولی ته ته‌ش می‌گی حیف دیگه، یه حیف بی‌جون که از سر بی‌علاقگی و بی‌اهمیتی هم نیست حالا ولی دیگه تاب و تحمل اون‌جور سوگواری رو هم نداری؛ ولی حیف ها..  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • احتمالا تصویری نخ‌نما در سال‌های میانه‌ی تاریخ سینمای ایران.

  • حتی اگر روزی و روزگاری در صف نان یا که در گیرودار پارک کردن خودرو و یا حتی یکی از همین تجمع‌های همیشگی، ناگهان گذرمان به هم افتاد، حتی اگر من خیره‌ات شدم تو نمان، برو. , ...ادامه مطلب

  • انگارِ بوسه‌‌های ناگزیرِ خداحافظی‌

  • انگارِ زمانی که نمی‌خواهی برسد. از روز روشن‌تر است تلخی‌اش. دوری و سختی‌اش. مثل سختی هر وداع آخرینی که ناگزیر است. که راهِ دررو هم ندارد و فریادت هم به جایی نمی‌رسد که نمی‌رسد. بعد بیست و چهار ساله می, ...ادامه مطلب

  • شاید واسه همینه که کم به اسم صدات می‌کنم.

  • غباری که تکرار روی کلمه‌ها می‌نشونه به قدری سنگینه که فقط به معجزه می‌شه به خودِ اولشون رسید. شاید واسه همینه که کم به اسم صدات می‌کنم اما اسم خودم رو هربار که از دهن تو می‌شنوم انگار تازه‌س. بچه‌ها ک, ...ادامه مطلب

  • به تو

  • که می‌دانستی‌ام از اول که اول بود تا حالای حال که تیره‌تر هم هستم و خشکیده‌تر که حرف که بر لبم که می‌آید حرفِ حرفِ من هم نمی‌شود و باز بگو الکن، و خب اصلا الکن اما که چه وقتی که، آخ که وقت هم بی‌وقت ا, ...ادامه مطلب

  • دلمم که تنگ شد به درک

  • راهمو دیگه کج می‌کنم یه‌وری که به تو نرسه نگاهم هم. شکر که تو هم نمی‌بینی ندیدنم رو؛ شکر., ...ادامه مطلب

  • ایستگاه شهید بهشتی

  • مردِ مؤمن دست بردار..کاش حداقل تسبیحمو جا نذاشته باشم. باید پیاده شم چون ته تهش میشم یه مقلد کودن مثل بقیه ای که اسکی رفتن رو گهِ اون. شایدم ابلهی مثل تو فقط نفهمه ماجرارو پس هی نپرس حقانی کی شهید شد؟ ,ایستگاه ...ادامه مطلب

  • تهش میخوای به گه خوردن بیفتم دیگه؟ الان تهشه اما من برمیگردم.

  • اگه هم بگم همه ی درد ها فدای سرت دروغ گفتم. بی اهمیتی ت تا زمانی برام اهمیت داشت که میفهمیدیم.  زبون من عوض نشده و هنوز همونقدر ناشی ام که مستقیم همه حرفامو میزنم.  رانده مانده ی همه جا کجا مانده برام مگر؟ بعد این همه این همه این همه  و همه ی اینها زمانی لحظه ای بود که حالا تلنبار شده از پا افتاده ام. دنبال بهانه ی ناله ای بودم و بهتر از هر زمانی مهیاش کردی تا بیزاری م را و ناله ام را جار بزنم. و,میخوای,خوردن,بیفتم,دیگه؟,برمیگردم ...ادامه مطلب

  • بذا بلاهتتو لایک کنم. اینجوری بهتره..

  • شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید: <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">,بلاهتتو,لایک,اینجوری,بهتره ...ادامه مطلب

  • مگه اینکه بعد صد سال حلول کنم به جان گل سرخ گلِ سری...

  • با اگر ها و چرا هات اگر خوب اگر بد، چشم در چشمم میشوی که ای عاشق دیرینه من خوابت هست؟ خواب از چشمم میپرد اما جوابت را نمیدهم! دلم میگیرد و اندازه سال های رفته و نرفته عمرم صدای همه ی رفتن های دنیا مدام پچ و پچ سرم را درد می آورند.  هلا پژمرده گل جوانم خجالتت نشود از هدر رفتن هرچه بود و دست های خالی , ...ادامه مطلب

  • بی بهانه

  • که بی بهانه ترینی.حق...,بی بهانه دوستت دارم,بی بهانه,بي بهانه ...ادامه مطلب

  • از راه های رسیدن به رستگاری

  • ,Lili Easy az a kiss, we'll find an answer,راه های رسیدن به رستگاری ...ادامه مطلب

  • من ضریح چشم هایت را زیارت کرده ام...

  • شب های روشن

  • + شما اصلا هیچوقت....؟- [سریع و قاطع] نه اصلا هیچوقت.,شب های روشن,شب های روشن همراه اول,شب های روشن داستایوفسکی,شب های روشن تنها نشینیم,شب های روشن هانیه توسلی,شب های روشن iranproud,شب های روشن ایرانسل,شب هاي روشن همراه اول,شب های روشن دانلود,شب های روشن دیالوگ ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها